چکیده
زمینه: هدف این مطالعه بررسی رابطهی میان همدلی و سلامت معنوی با سلامت عمومی پرستاران بود. ابعاد مختلف سلامت بر یکدیگر اثر دارند و تحت تأثیر یکدیگر هستند. در سالهای اخیر حجم عمدهای از تحقیقات سعی در شناسایی سلامت معنوی و تأثیرات آن بر دیگر ابعاد سلامت داشتهاند. ارتباط سلامت پرستاران با بعد معنویشان بر کیفیت خدماتی که ارائه میدهند، بسیار تأثیر دارد و همدلی رنج بیماران را کاهش و فرسودگی شغلی پرستاران را کم میکند. این دو مؤلفه در سلامت پرستاران نقش کلیدی دارند و ما بر آن شدیم تا سهم آنها را مشخص کنیم.
روش کار: پژوهش حاضر در قالب طرح همبستگی اجراشده است. 175 پرستار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه سلامت عمومی گلبرگ و هیلر، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه همدلی داویس استفاده شده است.
یافتهها: در همدلی، پرستاران زن، نسبت به پرستاران مرد نمرات بالاتری کسب کردهاند. پرستاران زدن در سلامت معنوی کل نمرات بالاتری را کسب کردهاند و حالآنکه پرستاران مرد در سلامت وجودی نمرهی بالاتری نسبت به همکاران زن خود کسب کردهاند. سلامت وجودی تا اندازهای بهتر از سلامت معنوی میتواند تعیینگر نمرات سلامت عمومی باشد، با اینحال هر دو به خوبی میتوانند پراکندگی سلامت عمومی را تبیین نمایند. ابعاد همدلی نیز بهخوبی میتواند سلامت عمومی را پیشبینی کند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه مشخص شد که سلامت عمومی پرستاران از طریق دو مؤلفه همدلی و سلامت معنوی قابل پیشبینی است، بدین معنا که هر چه پرستاران از همدلی و سلامت معنوی بالاتری برخوردار باشند، میزان علائم جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال عملکرد اجتماعی در آنها پایینتر است. همچنین میزان تأثیرگذاری آنها تحت تأثیر متغیر جنسیت قرار دارد.
پیامدهای عملی: زنان توانایی بالایی در درک حالات هیجانی و رفتاری افراد دارند که موجب تسهیل در برقراری ارتباط مؤثر آنها با سایرین شده است که بدینوسیله میتوان از تفاوتهای جنسیتی جهت آموزش همدلی به پرستاران استفاده کرد.