چکیده
زمینه. بررسی ابعاد معنویت مدار انسان در سلامت روانشناختی کلی، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش عوامل معنویت محور (هوش معنوی، سلامت معنوی و خداپنداری) در پیش بینی افسردگی زنان دارای نازایی اولیه می باشد.
روش کار. طرح تحقیق حاضر بر اساس طرح همبستگی استوار می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه ی زنان دارای نازای اولیه ی شهر تبریز تشکیل می داد. نمونه آماری تحقیق نیز شامل 270 زن دارای نازایی اولیه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در فرآیند گردآوری داده ها، از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ، سلامت (بهزیستی) معنوی پالوزین و الیسون، مقیاس خداپنداره لارنس و افسردگی بک استفاده گردید.
یافته ها. با تکیه بر روش آماری رگرسیون چندگانه، نتایج تحقیق نشان داد ترکیب متغیرهای هوش معنوی، سلامت (بهزیستی) معنوی و خداپنداره قادر هستند بطور معنی دار و قابل توجهی (70%)، افسردگی زنان نازا را تبیین و پیش بینی کنند. در بررسی قدرت پیش بینی کنندگی، متغیر سلامت معنوی (44%) قویترین پیش بین افسردگی بود و خداپنداری و هوش معنوی، متغیرهای بعدی بودند (05/0p<).
نتیجه گیری. بر اساس نتایج حاصله، مجموعه متغیرهای پیش بین توانستند بطور معنی داری افسردگی زنان دارای نازایی اولیه را پیش بینی نمایند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نازایی صرفا یک مشکل پزشکی نیست؛ و متخصصان امر باید به رابطه بین نازایی اولیه و سلامت روانشناختی کلی زنان دارای نازایی اولیه توجه نمایند. در حقیقت، سرمایه های روانشناختی معنویت مدار مثبت انسان قادرند آسیب و تلخی تجارب روانی منفی را کاهش داده و باعث تجربه بهزیستی روانشناختی شوند.
پیامدهای عملی. با توجه به چند بعدی بودن مشکل نازایی اولیه و تاثیر آن بر زندگی زنان، غنی سازی معنویت محور زندگی این زنان با آموزش امکان پذیر است. در کل، چنین می توان نتیجه گرفت که استفاده از بعد معنوی انسان می تواند بعنوان چتر حمایتی برای کاهش نشانه های افسردگی و افزایش سلامت روانشناختی در نظر گرفته شود؛ بنابراین، عوامل معنویت مدار در فرآیند تشخیص و درمان افسردگی نیازمند توجه بیشتری است.